گروه گزارش واکاوی: دو روز پیش و در جریان دیدار مانیتورینگ نمایندگان اتحادیهها و تشکلهای دانشجویی با رهبر انقلاب، ایشان بار دیگر روی کلیدواژه «دولت جوان حزباللهی» تاکید کردند و در تبیین آن فرمودند: «مکرر گفتهام که به چنین دولتی معتقد و امیدوارم و میتواند کشور را از راههای دشوار عبور دهد.» ایشان پیش از این یکبار دیگر و در دیدار دانشجویی سال 98[به تاریخ یکم خرداد] از عبارت «دولت جوان حزباللهی» استفاده کرده و درباره لزوم بسترسازی تحقق آن، فرموده بودند: «اگر شما جوانان زمینه را برای روی کار آمدن دولت جوان و حزباللهی فراهم کنید، غصههای شما تمام میشود.» در گزارش پیش رو قصد داریم نگاه و نگرش حضرت آیتالله خامنهای درباره جوانی و حزباللهی بودن را با توجه به مجموعه سخنرانیهای ایشان طی سالهای زعامت معظمله، مورد واکاوی قرار دهیم؛ اینکه جوانی واجد چه چارچوبهایی باید باشد و اساسا صفت حزباللهی، به چه فرد یا افرادی اطلاق میشود.
جوانگرایی در عین توجه به ریش سفیدها
به گزارش صبح نو، گرایش گفتمانی رهبر انقلاب به جوانگرایی و سپردن امور به دست جوانان، در نوع خود قیدها و پیش نیازها و ملاحظاتی را دارد. یکی از مهم ترین این ملاحضات، کارکشتگی و توجه به تجربه نسلهای پیشین است. حضرت آیتالله خامنهای روز 13 بهمن 77 در دیدار با جمعی از جوانان، ضمن اشاره به متوسط سنی اعضای شورای انقلاب که منصوبان حضرت امام خمینی؟ره؟ بودند، گفتند: «در شورای انقلاب، مرحوم آیتالله طالقانی حضور داشت که آنوقت مرد 70 سالهای بود. افرادی بودند که از نظر سن، از ایشان هم بزرگتر بودند و در شورای انقلاب عضو بودند. من که از ابتدا عضو شورای انقلاب بودم، جوانترین آنها بودم و 39 سالم بود.» ایشان ضمن اشاره به امر جوانگرایی در دولت شهید رجایی و دولت پس از ایشان، در عین حال تاکید کردند که «جوانی که آن زمان مسوولیت داشته، نمیشود به جرم اینکه الان دیگر جوان نیست، به او مسوولیت نداد.» حضرت آیتالله خامنهای با اذعان به این نکته که «تجربه چیزی نیست که ناگهان به دست بیاید»، تصریح کردند: «این تجربهها و مجربان را باید قدر شناخت؛ البته تکیه به مجربی، بایستی به معنای تنگ کردن میدان برای جوانان نباشد.» ایشان در روز 23 اسفند 97 در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری با تاکید بر اینکه «ما به جوانها اعتماد میکنیم اما احساسات جوانها نبایستی به صورت رها، به صورت بیکنترلی در جامعه حکمفرمایی بکند»، فرمودند: «شنیدم بعضیها گفتند فلانی میگوید جوانگرایی یعنی پیرزدایی؛ بنده این را رد میکنم، مراد من پیرزدایی نیست.» رهبر انقلاب روز 29 بهمن 98 و در دیدار جمعی از مردم آذربایجان شرقی نیز با مطلوب شمردن ترکیب توجه به جوانان در عین حفظ آدمهای مجرب اعلام کردند: «این جوانگراییای که ما گفتیم، یک ضرورت قطعی کشور است اما به معنای این نیست که آدمهای مجرب، کارکشته، راهبلد، کاربلد از دور خارج بشوند. ترکیب این دو، ترکیب مطلوبی است.»
مراد از جوانگرایی چیست؟
اینکه چرا رهبر انقلاب تا این حد روی مساله جوانگرایی تاکید دارند، وابسته به دلایل متعددی است. یکی از این دلایل، پذیرفتن راحت امر حق از سوی جوان است. ایشان در روز 12 آبان 1380 در دیدار جمعی از جوانان استان اصفهان، با برشمردن ویژگیهای جوان، به حقطلبی او اشاره و تاکید کردند: «جوان، حق را آسان میپذیرد. این بسیار مهم است. جوان، راحت و صادقانه اعتراض میکند و بیدغدغه و بدون هیچگونه گرفتاری درونی، اقدام میکند.» در همان سخنرانی حضرت آیتالله خامنهای ضمن انتقاد از اصلاحطلبی به مثابه «پُز سیاسی» و با ماهیت ارتجاعی، از خوی و خصلت اصلاحگرایانه جوانان تمجید کردند و گفتند: «جوان بهطور طبیعی طالب اصلاح است. یعنی بهطور طبیعی طالب عدالت، آزادیهای مشروع و تحقّق آرمانهای اسلامی است.» دلیل دیگری که باعث میشود رهبر انقلاب تا این حد روی میداندادن به نیروی جوانان تاکید کنند، به قابلیت این قشر در پیشبرد امور بازمیگردد. ایشان در روز 3 آذر 95 در دیدار جمعی از بسیجیان با بیان اینکه «جوان پیشران و موتور حرکت است»، تاکید کردند: «اگر نسل جوان نمیبود و نمیخواست و اقدام نمیکرد، حرکت متوقف میشد؛ اندیشه پیران و فکر و تجربه آنها آنوقتی به کار میآید که حرکت جوانانه جوانان وجود داشته باشد؛ پیشران این حرکت، جوانها هستند.» در تعریف مفاهیم امنیت ملی، «جنگ نرم» به استفاده دقیق و طراحیشده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن اطلاق میشود که هدف آن، تاثیرگذاری بر عقاید، فرهنگ، سیاست، احساسات، تمایلات و رفتار یک گروه یا قشر خاص است. در مانیفست اندیشهای حضرت آیتالله خامنهای، جوانان «افسران جنگ نرم» هستند. ایشان در همان سخنرانی خود[3 آذر 95] با مهم ارزیابی کردن کلیدواژه «نفوذ»، درباره نقش و مسوولیت جوانان برای مقابله و مبارزه با این حربه دشمنان، تاکید کردند: «اطلاع دارم و شاید بعضی از شما هم اطلاع داشته باشید که همین الان دارند برای بسیج، برای جوانهای کشور، برای همانهایی که من گفتم افسران جنگ نرم، رقیبسازی میکنند. یک خط موازی درست میکنند. برای اینکه از اینجا غافلش کنند و آنجا بکشانندش. اینها مسائل مهمی است.» از سوی دیگر حضرت آیتالله خامنهای در روز 22 بهمن 97، فرازهای مهمی از بیانیه «گام دوم» را به حضور و نقشآفرینی جوانان در آینده انقلاب اسلامی ایران اختصاص دادند. ایشان در بخشی از آن بیانیه راهبردی، جوانان را «محور تحقق نظام پیشرفته اسلامی» برشمردند و تاکید کردند: «راه طیشده، فقط قطعهای از مسیر افتخارآمیز به سوی آرمانهای بلند نظام جمهوری اسلامی است. دنباله این مسیر که به گمان زیاد، به دشواریِ گذشتهها نیست، باید با همت و هشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود.» سخنان رمضان سال 99 ایشان اما به صورت کامل مراد ایشان از جوانگرایی را مشخص می کند. مثال حاج قاسم سلیمانی که فردی بالای 60 سال بود اما این قابلیت را داشت که یک دهه بعد هم در مسوولیت خود بماند . بنا به اشاره رهبری حکایت از نگاه ایشان به روحیه جوانی و نشاط و شادابی و انرژی در کار است که می تواند به عنوان تعریف دقیق جوانگرایی مورد نظر قرا بگیرد.
پایبندی به مبانی انقلاب اسلامی، یعنی حزباللهی
مساله دیگر، نوع و جنس نگاه رهبر انقلاب به جوان حزباللهی است. ایشان به کرات در سخنرانی و خطابههای خود، روی حزباللهیگری تاکید کردهاند که پرداختن و اشاره به همه آنها، در حوصله بحث پیش رو نمیگنجد، لیکن شاید پرداختن گزیدهوار به برخی موارد، خالی از لطف نباشد. یکی از مولفههای مهم بنیان فکری رهبر انقلاب درباره حزباللهیگری، این است که اساسا این عبارت، محدود و محصور به یک قشر خاص نیست و به نوعی مدلولهای آن، موسع و گسترده هستند. برای نمونه ایشان در روز 5 اسفند 94 در دیدار جمعی از مردم نجفآباد، با انتقاد از مفاهیمی نظیر تندرو و کندرو در ادبیات دشمنان انقلاب اسلامی گفتند: «حزباللهیها را میگویند تندرو. میانهرو [هم] کسی است که در مقابل آنها تسلیم باشد. در ادبیات سیاسی آمریکا و انگلیس و امثال اینها. معنای تندرو و میانهرو این است: تندرو کسی است که پایبند انقلاب است، میانهرو کسی است که در مقابل خواستههای آنها تسلیم است. حالا چه کسی در مقابل آنها تسلیم است؟ خوشبختانه خودشان هم اعتراف دارند و میگویند در ایران میانهرو نداریم، همه تندرو هستند.» پیش از این و در سخنرانی روز 30 دی 94 نیز ایشان با ستایش از جوان حزباللهی و نقش و تاثیر او در دفاع از «هویت ملی» گفتند: «جریان انقلابی و جوانان حزباللهی را به تندروی متهم نکنید. اینها همان کسانی هستند که با همه وجود، با همه اخلاص در میدان حاضرند، آنجایی هم که دفاع از مرزها لازم باشد، دفاع از هویت ملی لازم باشد، مساله جان دادن و خون دادن مطرح باشد، همینها هستند که به میدان میآیند.»
دولت پیر و هزینهزا
بیشک جوانگرایی و انقلابی بودن، دو خصیصهای است که پیشرفت و پیشرانی آینده کشور را تا حد زیادی تضمین میکند. دو ویژگیای که معالاسف در دولت فعلی، کمتر به آنها توجه شد از ابتدای رویکارآمدن دولت «تدبیر و امید» در خرداد 92 تا همین الان که چند صباحی بیشتر تا پایان کار اعتدالگرایان در پاستور باقی نمانده است، همیشه این نقد به رییسجمهوری وارد بوده که چرا او آنطور که
باید و شاید به نیروهای جوان و زبده و خلاق، میدان نمیدهد. به نظر میرسد بی اهمیتی به امر جوانگرایی، متاثر از چارچوب گفتمانی اعتدالگرایی باشد که اساسا وقعی به جوانی و انقلابی بودن نمینهد. عقب بودن از تحولات اجتماعی، تاخیر در تصمیمگیری و اعمال روشهای با هزینه بالا، از جمله مهم ترین پیامدها و نتایج جوان نبودن و انقلابی نبودن دولت به حساب میآید که طی سالهای اخیر هزینههای گزافی را بر مجموعه نظام، ساختار سیاسی کشور و مردم تحمیل کرده است. به نظر میرسد تغییر ریل مدیریت اجرایی کشور با زمینهسازی برای استقرار «دولت جوان حزباللهی»، نقطه امیدبخش نظام و مردم برای رهایی از محافظهکاری رسوخیافته در ساختارهای تنبل و پررخوت کشور باشد؛ به امید روزی که حرکت به سمت دولت سازی اسلامی برای رسیدن به تمدن اسلامی جان و روح تازه ای بگیرد.