یک شنبه 06 شهریور 1401
مدیر سایت
سیاست خارجی بر پایه منافع ملی یعنی مقابله با چالش‌ها و ساختن فرصت‌ها استواراست. تحقق این مهم ممکن نیست، مگر با به کارگیری دیپلماسی منظومه ای.

گروه تحلیل واکاوی، علی‌حسن حیدری: سیاست خارجی بر پایه منافع ملی یعنی مقابله با چالش‌ها و ساختن فرصت‌ها استواراست. تحقق این مهم ممکن نیست، مگر با به کارگیری دیپلماسی منظومه ای.
به گزارش جوان، دیپلماسی منظومه‌ای یعنی به کارگیری دیپلماسی عمومی، دیپلماسی فرهنگی ودیپلماسی اقتصادی به موازات دیپلماسی رسمی درعرصه روابط بین‌الملل. توفیق سیاست خارجی در گرو فعال‌سازی همه اشکال دیپلماسی و هم افزا کردن آن‌ها درتعامل با دیگر کشور‌ها است. پیاده‌سازی دیپلماسی به شکل هم افزا زمانی اتفاق خواهد افتاد که کشور تعریف روشنی از منافع ملی واولویت‌ها درانتخاب شرکای راهبردی خود در عرصه روابط بین الملل داشته باشد و درعین حال از مهارت‌های کافی برای به کارگیری و پیاده‌سازی آن‌ها در فضای رقابت بین الملل برخوردار باشد.
افراد و عناصری با تفکر تک ساحتی که تعریف محدود نگرانه از منافع ملی و سیاست خارجی دارند، نه تنها توان به کارگیری دیپلماسی منظومه‌ای را ندارند، در هم افزاسازی ابعاد دیپلماسی نیز توفیق نخواهند داشت. از این رو زمانی که عهده دار سیاست خارجی می‌شوند، به دلیل برداشت‌های تک بعدی از منافع ملی و دیپلماسی، خاطره تلخی را در افکارعمومی ایجاد می‌کنند و با انتخاب راهبرد‌های ناهمخوان با موقعیت کشور و مزیت‌های پیرامونی فرصت سوزی می‌کنند و کشور را با چالش‌های ناخواسته و غیرمنتظره روبه‌رو خواهند کرد.
به اجماع صاحب نظران، سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی است، ازآنجایی که مدیریت سیاست داخلی از یک منظومه فکری پیروی می‌کند و ساحت‌های مختلفی را شامل می‌شود، سیاست خارجی نیز از ویژگی منظومه‌ای برخوردار است، منافع ملی کشور‌ها در حوزه روابط بین الملل تأمین نخواهد شد، مگر اینکه منافع مادی و معنوی همزمان درآن دیده شود. بینش و نگرش دولتمردان هرچه با منظومه اصول سیاست داخلی همخوان‌تر باشد، امکان تأمین منافع ملی و صیانت از منافع حیاتی افزایش می‌یابد. تجربه چهار دهه گذشته انقلاب آینه تمام نمایی از رویکرد دیپلماتیک غیرمنظومه است که هزینه‌های بسیاری برکشورتحمیل کرده است.
کارنامه گذشته دیپلماسی کشور به شکل روشن تأیید می‌کند که جز در دوران محدودی، دیپلماسی کشور به عنوان یک منظومه دیده نشده است. دوران سازندگی بر دیپلماسی سیاسی استوار بود با نیم نگاهی به اقتصاد، دردوران دولت اصلاحات دیپلماسی کاملاً بر دیپلماسی رسمی با تمایل شدید به غرب استوار شد، دوران دولت منتسب به اصولگرایان بردیپلماسی عمومی تمرکز شد و از ابعاد دیگر دیپلماسی غفلت شد. در دولت نیابتی تدبیر و امید نیز درعین تمرکز بر دیپلماسی رسمی نوعی سردرگمی و گیجی دیپلماسی را شاهد بودیم که با شکلی از خودشیفتگی دیپلماتیک بریده از منظومه سیاست داخلی همراه بود. خلاصه در گذشته دیپلماسی کشور دچار نوعی محدود نگری بود که با استاندارد‌های دیپلماتیک معمول درجهان نیز فاصله بسیار داشت؛ و به دلیل چرخه ناقص دیپلماسی، همواره درتعیین اولویت‌های راهبردی، انتخاب متحدان، شکل دادن به ائتلاف‌های سیاسی و اقتصادی توفیق نداشتند. در این دوران راهبرد تعامل با کشور‌های فرامنطقه‌ای و فرا آسیایی برتعامل با همسایگان و کشور‌های آسیایی ترجیح داده شد، این رویکرد اشتباه تبدیل به مانع بزرگی در نهادینه شدن دیپلماسی منظومه‌ای درحوزه مدیریت سیاست خارجی گردید.
دیپلماسی داخلی مکمل سیاست خارجی
درک شرایط امروز جهان ایجاب می‌نماید که منافع ملی کشور فقط از منظر دیپلماسی رسمی تعریف نشود و مؤلفه‌هایی نظیر دیپلماسی عمومی و اقتصادی نیز به عنوان سایر ابعاد موثردرتامین و ارتقای منافع ملی به موازات دیپلماسی رسمی مورد توجه قرار گیرند و در پیشبرد خط مشی سیاست خارجی، نقش مکمل ایفا کنند تا زمینه جذب سرمایه‌گذاران، رونق اقتصادی و انتقال اطلاعات وانعکاس ظرفیت‌های کشور فراهم گردد.
از مزیت‌های دیپلماسی دولت جدید نسبت به گذشته، داشتن نگاه منظومه‌ای به دیپلماسی و سیاست خارجی با ترجیحات راهبردی همسایه محوری و آسیامحوری است. دولت جدید با درک این مهم که دوران حل و فصل مسائل درعرص بین‌الملل ازطریق تعامل صرف با دولت‌ها سپری شده است، بااتخاذ رویکرد تجدید نظرطلبانه اقدام به باز تعریف رفتار دیپلماتیک کشور، تعیین اولویت‌ها، تعیین متحدین و مشارکت دراتحاد‌ها و ائتلاف‌های منطقه‌ای و جهانی درکریدور جغرافیایی همسایگان و کشور‌های آسیایی کرد.
دولت سیزدهم موفق شده است با درک درست از دیپلماسی و استفاده از تجارب گذشته، نگاه منظومه‌ای را در وزارت خارجه و در بخش دیپلماسی کشوری به شکل متوازن در دستور کار قرار دهد و متناسب با آن حول راهبرد نگاه به شرق و همسایه محوری قطار دیپلماسی کشور را در مسیر واقعی آن برگرداند. امید است؛ این رویکرد تجدید نظرطلبانه به نهادینه شدن این تفکر واقع گرایانه دانش بنیان بینجامد.
دستاورد‌های دیپلماسی منظومه‌ای
از نتایج دیپلماسی منظومه‌ای دولت جدید، می‌توان به بازگشت اقتدار و قدرت به دیپلماسی کشور، بازیابی و بازتولید دیپلماسی اقتصادی در عرصه سیاست خارجی، تعریف و طراحی دیپلماسی مبتنی بر راهبرد روشن در انتخاب متحدان، شراکت در اتحاد‌ها و ائتلاف‌های سیاسی، امنیتی و اقتصادی با اولویت همسایه محور و آسیا محوری، طراحی مدل جدیدی از چندجانبه گرایی مشارکتی منطقه‌ای و بین المللی و شکستن نگاه انحصاری به غرب با تنوع بخشی به تعاملات و توافقات دوجانبه و چند‌جانبه منطقه‌ای و بین المللی، پیاده‌سازی اصل تنش زدایی و اتخاذ رویکرد تعامل سازنده ازموضع قدرت و اقتدار با قدرت‌های بزرگ و کوچک منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای اشاره کرد. درزمینه دستاورد‌های دیپلماسی منظومه‌ای دربخش دیپلماسی اقتصادی دولت در یک سال گذشته توفیقات بسیار روشن و ملموسی را داشته است. با رعایت اختصار چند نمونه از این دستاورد‌ها را مرورمی‌کنیم:
۱. تنوع بخشی به مسیر‌های انتقال انرژی از طریق الگو‌های چندجانبه صادرات و ترانزیت؛ وخنثی‌سازی تحریم‌ها دربخش صادرات انرژی و مشتقات آن و بازیابی بازار‌های جهانی ایران.
۲. ارتقای فناوری ملی پیشرفته برای افزایش ظرفیت تولید نفت و افزایش ضریب بازیافت آن از میادین نفتی.
۳. جذب سرمایه خارجی به طور مستقیم - غیرمستقیم، دوجانبه- چندجانبه، جلب حداکثری از منابع مالی ارزان بین المللی برای اجرای طرح‌های توسعه‌ای در بخش‌های نفت، گاز و پتروشیمی و…
امضای قرارداد سه‌جانبه سواپ گازی بین ایران، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان؛ پایدار‌سازی تأمین گاز پنج استان شمالی کشور (خراسان رضوی، شمالی، جنوبی، گلستان و سمنان) و افزایش ضریب بهره مندی این استان‌ها از گاز.
۴. تنوع بخشی به متحدان، منابع قدرت و منابع درآمدی و ارزی درچارچوب انعقاد توافقنامه‌های بلند مدت با کشور‌های چین (قرارداد ۲۵ ساله)، روسیه (قرارداد ۲۰ ساله)، ترکمنستان (توافق همکاری ۲۰ ساله)، عضویت درشانگهای، شرکت در گروه بریکس، کشور‌های آسیای میانه و قفقاز، امریکای لاتین و کشور‌های حوزه خلیج فارس و... درعین تعامل و مذاکره با کشور‌های غربی.
۵. امضای ۱۴ سند همکاری میان ایران و قطر و انعقاد تفاهم‌نامه‌هایی در حوزه‌های اقتصادی، تجاری و ترانزیتی و همچنین کلید خوردن ابرپروژه احداث تونل زیردریایی میان دو کشور.
۶. مشارکت جویی درائتلاف‌های منطقه‌ای وفرامنطقه‌ای دوجانبه و چندجانبه بارویکرد اقتصادی، امنیتی باهدف ارتقای توانمند‌های اقتصادی، امنیت و سیاسی ازجمله موفقیت درکسب عضویت در پیمان شانگ‌های بعد از سال‌ها انتظار.
۷. شرکت فعال و توأم با توفیق درانعقاد قرارداد‌های اقتصادی و سیاسی در نشست سران اکو، سران GECF و سران کشور‌های حاشیه دریای خزر.
۸. احیای کریدور‌های ایران؛ از دیگر دستاورد‌های دیپلماسی ایران، فعال‌سازی کریدور‌های عبوری از خاک ایران است و امکان تبدیل ایران به تقاطع اتصال کشور‌ها ازجمله راه‌اندازی کریدور ریلی قزاقستان - ترکمنستان - ایران – ترکیه.
۹. حل و فصل مسئله ترانزیت بین ایران با کشور‌های آسیای میانه و آذربایجان و تکمیل کریدور ترانزیتی- بین‌المللی شمال- جنوب، خرید نهاده‌های اساسی کشاورزی و غلات از روسیه و توافق برای کشت فرا سرزمینی.
۱۰. مدیریت معقول و منطقی چالش‌ها و تنش‌های خروج ناگهانی امریکا از افغانستان وجلوگیری از بروز بحران امنیتی جدید.
۱۱. عملگرایی در سیاست خارجی و ازبین بردن تعارض میان میدان و دیپلماسی و ورود به بلوک قدرتمند غیرغربی همزمان با باز طراحی و باز تعریف دیپلماسی تعامل با غرب برمحورعقلانیت و توازن وتضمین عملی.
۱. پیاده‌سازی راهبردتنش زدایی با همسایگان وتعامل سازنده با قدرت‌های بزرگ: بازسازی روابط با کشور‌های آسیای مرکزی که دردوران دولت قبل به دلیل ضعف دیپلماتیک و نگاه انحصاری به غرب به سردی گراییده بود؛ ً از جمله تاجیکستان که همسایه و هم‌زبان ایران است، مانع اصلی عضویت ایران در سازمان همکاری شانگ‌های شده بود. امروز درسایه دیپلماسی دولت سیزدهم با تاجیکستان، کارخانه تولید پهپاد تمام ایرانی «ابابیل - ۲» در این کشور راه اندازی شده است. روابط دوجانبه با تاجیکستان با امضای هشت توافقنامه اقتصادی و سیاسی و حل مشکلات سیاسی دوجانبه درشرایط استثنایی قرارگرفته است.
نکته پایانی اینکه دولت سیزدهم درچارچوب دیپلماسی منظومه ای، با دردستورکارقراردادن سیاست ترمیم دیپلماسی و دیپلماسی ترمیمی علاوه بر مقابله منطقی و معقول با چالش‌های موجود در مسیر سیاست خارجه کشور به نحو احسن از فرصت‌های موجود جهت ترمیم روابط با جهان خارج در محیط‌های بین‌المللی و منطقه‌ای بهره‌برداری کند و با اتخاذ سیاست تنش زدایی و رویکردتعامل سازنده دیپلماسی در شأن جمهوری اسلامی به عنوان قدرت اول منطقه‌ای را باز‌سازی و به اجرا بگذارد.